جمله پند آموز
بیماری ایدز
اِسکلروزِ چندگانه یا اِم اِس (به لاتین: Encephalomyelitis disseminata، به
انگلیسی: Multiple sclerosis)، نوعی اختلالِ خودایمنیِ سيستمِ اعصابِ مركزی
است كه به واسطه پلاكهایِ "patches" پراکنده در ماده سفيدِ "white matter"
دماغ، در اطرافِ بطيناتِ دماغی و در نخاع، مشخص میشود. اين پلاكها منجر به
ایجاد التهاب و زخم های گوناگون در مغز و سیستم اعصاب مرکزی می گردد، در نتيجه
تخريبِ پوششِ مایِلین که غلاف چربی محافظ روی رشته های اعصاب است به واسطه
اختلالِ خودایمنی به وجود میآيد. در واقع سیستم دفاعی بدن به این غلاف های
چربی به گمان عامل خارجی حمله می کند و آن را دچار آسیب می کند اما پس از مدتی
بدن با خون رسانی به این بخش ها آنها را ترمیم کرده که آثار ترمیم آن می تواند
به صورت وصله هایی در عکس برداری ام آر آی دیده شود. فرآیند تخریب و ترمیم
آنقدر ادامه می یابد که در نهایت با از بین بردن غلاف چربی روی اعصاب، در سیستم
پیام رسانی بین مغز ودیگر اعضای بدن اختلال بوجود می آید که عامل اصلی بروز
علایم است و می تواند هر عضوی را دربدن در گیر نماید. میانگین شانس زندگی برای
افراد مبتلا پس از اولین حمله 25 سال است. ام اس به چهار نوع مختلف طبقه بندی
می شود که رایج ترین نوع آن نوع عود کننده و فروکش کننده است که علایم در بازه
زمانی مختلف ظاهر می شود و گاهی کاملا از بین می رود. شیوع ام اس در زنان دو
برابر مردان است و در مردان بر خلاف زنان معمولا به صورت سریع و نوع پیش رونده
بروز می کند. بیشتر افراد مبتلا به ام اس تنها بین 5 تا 10 سال کمتر از افراد
عادی عمر می کنند. تنها 10 درصد افراد مبتلا ممکن است به فلج کامل و فقر حرکتی
شدید مبتلا شوند و در بیشتر موارد این بیماری منجر به فلج کامل بدن و از کار
افتادگی نمی گردد.
اِم اِس یک بیماریِ خود ایمنی است که در آن بدن به سلولهای خود آسیب وارد میکند. به گونهای که سیستمِ دفاعی به سیستمِ مرکزیِ اعصاب "CNS"، حمله کرده و نواحی از مغز و نخاع دمیلینه میشود. این حالت ممکن است علائمِ فیزیکی، روحی و روانیِ فراوانی را سبب شود و اغلب، پیشرفتِ آن در ناتوانیهایِ فیزیکی و ادراکی است. این بیماری اغلب در سنینِ بینِ ۲۰ تا ۴۵ سالگی بروز میکند و در بینِ زنان شایعتر است، و میزانِ شیوعِ آن بینِ ۲ و ۱۵۰ در هر ۱۰۰٫۰۰۰ بستگی به کشور و جمعیتِ خاصِ آن دارد. «اِم اِس» برایِ اولین بار در سالِ ۱۸۶۸ توسطِ جین مارتین چارکات متخصصِ اعصابِ فرانسوی معرفی شد. این بیماری علاجی ندارد، اما ثابت شده است چندین معالجه مفید واقع میگردد. یکی از نامهایِ دیگری که کلمهٔ مختصرِ اِم اِس با آن شناخته میشود "Disseminated sclerosis" است.
شروعِ «ام اس» ممکن است ناگهانی یا تدریجی باشد. علایم ممکن است شدید یا به اندازهای خفیف باشد که بیمار ماهها تا سالها به پزشک مراجعه نکند. علایمِ «ام اس» بسیار متغیر است، و به محل و شدتِ ضایعات در سیستمِ عصبیِ مرکزی(به انگلیسی: CNS ) بستگی دارد. علایم شاملِ کم بساوایی[۱] (تغییر در حسِ لامسه)، ضعف و سُستی در ماهیچه، گِرفتگی و اِنقباضِ غیرعادیِ ماهیچهها، مُشکل در حرکت؛ ناهماهنگیِ حرکتی[۲]، اِختلال در تَکَلُم (تَکَلُمِ بُریده)،[۳]، نیستاگموس[۴]، دوبینی[۵] (یک شِیء را دوتا دیدن)، کاهِشِ حدتِ بینایی، تاریِ دید یا کاهشِ دیدِ رنگی (Optic neuritis)، خستگی و دردهایِ جسمی، نشانههایِ دردهایِ شدیدِ طولانی که بیشتر از حدِ معمول طول کشیدهاند، مشکلات در مثانه، روده و شکم. اختلالاتِ عصبی به صورتِ متداول وجود دارند و این میتواند به شکلِ "Lhermitte's Sign" باشد. درد و اختلالاتِ عصبی از عمومیترین نشانهها در «ام اس» میباشند. این درد به صورتِ پایدار، خسته کننده و ایجادِ حسِ خارش، کرختی، گِزگِز و مورمور، سوزنسوزن شدن یا سوزشِ دردناک توصیف شدهاست و معمولاً در پاها اتفاق میافتد. از دیگر علایم این بیماری ترمر یا لرزش هاو پرش های غیر ارادی عضلات بدن می باشد که در بیماری ام اس به دو صورت اتفاق می افتد: نوع اول زمانیست که فرد مبتلا قصد رساندن دست خود به چیزی را دارد که ناگهان با لرزش غیر ارادی موفق به این کار نمی شود و نوع دوم زمانی که عضلات با بخشی از بدن خود را در برابر جاذبه زمین نگاه می دارد و در آن ناحیه دچار لرزش ناگهانی می شود. پرش ها و حرکت های ناگهانی عضلات که معمولا در حالت استراحت اتفاق می افتد ارتباط ضعیفی با این بیماری دارد و بیشتر ناشی از سوء مصرف مواد دارویی - غذایی، اضطراب و بیماری هایی مانند پارکینسون می باشد. احساس خستگی مفرط بخصوص در بعد از ظهر، عدم تحمل گرما، اختلال در بلع، تغییر آنی خلق و خو، زود رنجی و شادی بی مورد از علایم متنوع این بیماری می باشد. ام اس تنها بیماری است که علایم آن بدون هیچ الگو و نظمی در افراد مبتلا اتفاق می افتد. اما در کل شایع ترین علایم آن که معمولا در اولین حمله اتفاق می افتد علایم چشمی و حسی است که در بیش از 55 درصد افراد مبتلا دیده می شود.در اثرِ این بیماری، اغلبِ عصبهایِ بینایی، عصبهایِ نُخاعی و «Cerebellar Conections» آسیب میبینند، که مُنجَر به نوروپاتی نوری، آتاکسی میشود.
علتِ اصلیِ این بیماری هنوز ناشناخته است، اما این بیماری در اغلبِ موارد دارایِ توارث ژنتیکی میباشد و فرزندانِ افرادِ مبتلا به «ام اس»، دارایِ احتمالِ زیادی برایِ اِبتلا به این بیماری میباشند. گمان میرود «ام اس» با این آنتی ژنها در ارتباط باشد. بر این اساس، یک ژنِ فرضی برای این بیماری در نظر گرفته شدهاست که «MSSG» نامیده میشود. همچنین به تازگی مشخص شده است که جهش در ژن «PTPRC» که بر روی کروموزوم ۱ قرار دارد، نیز در بروزِ «اماس» نقش دارد. پروتئین «PTPRC» یا «CD۴۵» یک رِسِپتورِ غشایی است که در غشاءِ همه سلولهای خونی، به جز گلبولهای قرمز بالغ وجود دارد. این رِسِپتور، نقش تیروزین فسفاتازی دارد و در غیرِ فعال کردنِ JAK-کیناز نقش دارد. همچنین کمبود ویتامین دی، ابتلا به بعضی از عفونت ها در دوران کودکی و باقی ماندن بعضی از باکتری ها و و یروس ها بصورت خاموش در بدن و برخی عوامل محیطی مثل محل زندگی، میزان اضطراب و نوع تغذیه را می توان از دیگر علل پیدایش این بیماری دانست. با این وجود تاثیر عوامل مذکور هنوز در حد یک نظریه باقی مانده و علت اصلی پیدایش این بیماری ناشناخته است. در افراد مبتلا به نقرس، احتمال پیدایش ام اس بسیار پایین است.
آزمون تشخیصی قطعی برای شناسایی اماس وجود ندارد. در حال حاضر بهترین روش برای تشخیص ام اس تصویربرداری ام آر آی از مغز و گردن در فواصل زمانی مختلف و دیده شدن زخم ها در ناحیه مغزی و نخاع است که بصورت مناطق و نقاط سفیدی در عکس با کنتراست بالا قابل مشاهده است. در 95 درصد موارد تصویر برداری آم آر آی قادر به تشخیص پلاک های ایجاد شده ناشی از بیماری ام اس می باشد. از روش های دیگر گرفتن مایع نخاعی و اندازه گیری میزان گلبول های سفید و پروتئین ها در آن، نوار عصب، عضله، نوار بینایی سنجی و نوار شنوایی را می توان نام برد. تشخیص ام اس نیاز به مطالعه دقیق سابقه پزشکی بیمار دارد و به آسانی قابل تشخیص نیست. معمولا زمانی که شخص جوانی علایم ام اس را ذکر می کند بررسی دقیق بیمار ضروری است. گاهی مواقع بیماری لایم که در اثر نیش حشرات آلوده مانند کنه و عنکبوت ایجاد می شود می تواند علایم بیماری ام اس را شبیه سازی کند. بر خلاف ام آر ای باز ام ار آی بسته قدرت بیشتری در نشان داد پلاک های مغزی دارد.
شیوع ام اس در کشورهای توسعه یافته بخصوص در آمریکای شمالی، بریتانیا و استرالیا بیشتر از نقاط دیگر دنیا است. بر طبق الگوی گستردگی جغرافیایی، شیوع بیماری با دور شدن از خط استوا بیشتر می شود. در سال های اخیر نرخ شیوع ام اس در ایران نسبت به کشور های منطقه افزایش یافته است.
عوامل زیست محیطی در دوران کودکی ممکن است نقش مهمی در ابتلا به ام اس در زندگی ایفا کند. مطالعات زیادی از مهاجران نشان می دهد که اگر مهاجرت قبل از سن پانزده سالگی رخ دهد، مهاجر، استعداد منطقه جدید را بدست می آورد. اگر مهاجرت بعد از سن 15 سالگی صورت گیرد، مهاجر،استعداد کشور خود را حفظ میکند. با این حال، خطر ابتلا به ام اس ممکن است نیازمند به زمانبندی سن-جغرافیایی بزرگتری باشد. رابطه ای بین فصل تولد و ام اس نیز یافت شده که مربوط به نور خورشید و ویتامین D است برای مثال تعداد کمتری از افراد مبتلا به ام اس در ماه نوامبر(آبان) به دنیا آمده اند تا نسبت به ماه مه(اردیبهشت).
گر چه هنوز درمان قطعی برای بیماری ام اس پیدا نشدهاست اما روشهای متعددی برای کاهش سرعت پیشرفت بیماری و همینطور فروکش سریعتر هر حمله و کاستن از ناتوانیها و علائم آزاردهنده وجود دارد. بعلاوه در حال حاضر تحقیقات وسیعی برای دستیابی به روشهای موثرتر درمانی وجود دارد و به نظر میرسد در سالهای آینده درمانهای جدیدتری کشف شود. در حال حاضر روشهای درمانی این بیماری را میتوان به چند دسته تقسیم کرد.توانبخشی بیماران اماس از اهمیت خاصی برخوردار است. کاردرمانگران میتوانند در جلوگیری از سیر پیشرفت بیماری نقش اساسی را ایفا کنند. در ایران خوشبختانه اکثر بیماران اماس با کارهای توانبخشی بخصوص کار درمانی و فیزیوتراپی بخوبی آشنا هستند و به تأثیر شگرف این درمانهای جانبی روی بیماری خود کاملاً واقف شدهاند. با این حال این خود بیمار است که نقش اساسی و تعیین کننده در بهبود سلامتی خود دارد و تا خود بیمار اراده نکند هیچ کسی نمیتواند به وی کمکی کند. محدودیت در مصرف نمک و قند و شکر و همچنین پرهیز از غذاهای در روغن سرخ شده و غذاهای آلوده به قارچ مثل ترشیهای سپیدک زده و یا نانی که بیش از یک روز در هوای آزاد مانده باشد در کاهش درد این بیماران موثر است. برخلاف روش های پیشین درمانی و عدم توصیه فعالیت های بدنی برای بیماری مبتلا به ام اس، تحقیقات اخیر نشان داده که انجام فعالیت های ملایم و کنترل شده ورزشی به همراه رژیم مناسب غذایی تاثیر بالایی در کاهش علایم موجود در بیماری دارد. بااین وجود فعالیت های شدید بدنی که همراه با افزایش خستگی و افزایش دمای بدن است می تواند باعث تشدید علایم بیماری گردد.
اِم اِس یک بیماریِ خود ایمنی است که در آن بدن به سلولهای خود آسیب وارد میکند. به گونهای که سیستمِ دفاعی به سیستمِ مرکزیِ اعصاب "CNS"، حمله کرده و نواحی از مغز و نخاع دمیلینه میشود. این حالت ممکن است علائمِ فیزیکی، روحی و روانیِ فراوانی را سبب شود و اغلب، پیشرفتِ آن در ناتوانیهایِ فیزیکی و ادراکی است. این بیماری اغلب در سنینِ بینِ ۲۰ تا ۴۵ سالگی بروز میکند و در بینِ زنان شایعتر است، و میزانِ شیوعِ آن بینِ ۲ و ۱۵۰ در هر ۱۰۰٫۰۰۰ بستگی به کشور و جمعیتِ خاصِ آن دارد. «اِم اِس» برایِ اولین بار در سالِ ۱۸۶۸ توسطِ جین مارتین چارکات متخصصِ اعصابِ فرانسوی معرفی شد. این بیماری علاجی ندارد، اما ثابت شده است چندین معالجه مفید واقع میگردد. یکی از نامهایِ دیگری که کلمهٔ مختصرِ اِم اِس با آن شناخته میشود "Disseminated sclerosis" است.
شروعِ «ام اس» ممکن است ناگهانی یا تدریجی باشد. علایم ممکن است شدید یا به اندازهای خفیف باشد که بیمار ماهها تا سالها به پزشک مراجعه نکند. علایمِ «ام اس» بسیار متغیر است، و به محل و شدتِ ضایعات در سیستمِ عصبیِ مرکزی(به انگلیسی: CNS ) بستگی دارد. علایم شاملِ کم بساوایی[۱] (تغییر در حسِ لامسه)، ضعف و سُستی در ماهیچه، گِرفتگی و اِنقباضِ غیرعادیِ ماهیچهها، مُشکل در حرکت؛ ناهماهنگیِ حرکتی[۲]، اِختلال در تَکَلُم (تَکَلُمِ بُریده)،[۳]، نیستاگموس[۴]، دوبینی[۵] (یک شِیء را دوتا دیدن)، کاهِشِ حدتِ بینایی، تاریِ دید یا کاهشِ دیدِ رنگی (Optic neuritis)، خستگی و دردهایِ جسمی، نشانههایِ دردهایِ شدیدِ طولانی که بیشتر از حدِ معمول طول کشیدهاند، مشکلات در مثانه، روده و شکم. اختلالاتِ عصبی به صورتِ متداول وجود دارند و این میتواند به شکلِ "Lhermitte's Sign" باشد. درد و اختلالاتِ عصبی از عمومیترین نشانهها در «ام اس» میباشند. این درد به صورتِ پایدار، خسته کننده و ایجادِ حسِ خارش، کرختی، گِزگِز و مورمور، سوزنسوزن شدن یا سوزشِ دردناک توصیف شدهاست و معمولاً در پاها اتفاق میافتد. از دیگر علایم این بیماری ترمر یا لرزش هاو پرش های غیر ارادی عضلات بدن می باشد که در بیماری ام اس به دو صورت اتفاق می افتد: نوع اول زمانیست که فرد مبتلا قصد رساندن دست خود به چیزی را دارد که ناگهان با لرزش غیر ارادی موفق به این کار نمی شود و نوع دوم زمانی که عضلات با بخشی از بدن خود را در برابر جاذبه زمین نگاه می دارد و در آن ناحیه دچار لرزش ناگهانی می شود. پرش ها و حرکت های ناگهانی عضلات که معمولا در حالت استراحت اتفاق می افتد ارتباط ضعیفی با این بیماری دارد و بیشتر ناشی از سوء مصرف مواد دارویی - غذایی، اضطراب و بیماری هایی مانند پارکینسون می باشد. احساس خستگی مفرط بخصوص در بعد از ظهر، عدم تحمل گرما، اختلال در بلع، تغییر آنی خلق و خو، زود رنجی و شادی بی مورد از علایم متنوع این بیماری می باشد. ام اس تنها بیماری است که علایم آن بدون هیچ الگو و نظمی در افراد مبتلا اتفاق می افتد. اما در کل شایع ترین علایم آن که معمولا در اولین حمله اتفاق می افتد علایم چشمی و حسی است که در بیش از 55 درصد افراد مبتلا دیده می شود.در اثرِ این بیماری، اغلبِ عصبهایِ بینایی، عصبهایِ نُخاعی و «Cerebellar Conections» آسیب میبینند، که مُنجَر به نوروپاتی نوری، آتاکسی میشود.
علتِ اصلیِ این بیماری هنوز ناشناخته است، اما این بیماری در اغلبِ موارد دارایِ توارث ژنتیکی میباشد و فرزندانِ افرادِ مبتلا به «ام اس»، دارایِ احتمالِ زیادی برایِ اِبتلا به این بیماری میباشند. گمان میرود «ام اس» با این آنتی ژنها در ارتباط باشد. بر این اساس، یک ژنِ فرضی برای این بیماری در نظر گرفته شدهاست که «MSSG» نامیده میشود. همچنین به تازگی مشخص شده است که جهش در ژن «PTPRC» که بر روی کروموزوم ۱ قرار دارد، نیز در بروزِ «اماس» نقش دارد. پروتئین «PTPRC» یا «CD۴۵» یک رِسِپتورِ غشایی است که در غشاءِ همه سلولهای خونی، به جز گلبولهای قرمز بالغ وجود دارد. این رِسِپتور، نقش تیروزین فسفاتازی دارد و در غیرِ فعال کردنِ JAK-کیناز نقش دارد. همچنین کمبود ویتامین دی، ابتلا به بعضی از عفونت ها در دوران کودکی و باقی ماندن بعضی از باکتری ها و و یروس ها بصورت خاموش در بدن و برخی عوامل محیطی مثل محل زندگی، میزان اضطراب و نوع تغذیه را می توان از دیگر علل پیدایش این بیماری دانست. با این وجود تاثیر عوامل مذکور هنوز در حد یک نظریه باقی مانده و علت اصلی پیدایش این بیماری ناشناخته است. در افراد مبتلا به نقرس، احتمال پیدایش ام اس بسیار پایین است.
آزمون تشخیصی قطعی برای شناسایی اماس وجود ندارد. در حال حاضر بهترین روش برای تشخیص ام اس تصویربرداری ام آر آی از مغز و گردن در فواصل زمانی مختلف و دیده شدن زخم ها در ناحیه مغزی و نخاع است که بصورت مناطق و نقاط سفیدی در عکس با کنتراست بالا قابل مشاهده است. در 95 درصد موارد تصویر برداری آم آر آی قادر به تشخیص پلاک های ایجاد شده ناشی از بیماری ام اس می باشد. از روش های دیگر گرفتن مایع نخاعی و اندازه گیری میزان گلبول های سفید و پروتئین ها در آن، نوار عصب، عضله، نوار بینایی سنجی و نوار شنوایی را می توان نام برد. تشخیص ام اس نیاز به مطالعه دقیق سابقه پزشکی بیمار دارد و به آسانی قابل تشخیص نیست. معمولا زمانی که شخص جوانی علایم ام اس را ذکر می کند بررسی دقیق بیمار ضروری است. گاهی مواقع بیماری لایم که در اثر نیش حشرات آلوده مانند کنه و عنکبوت ایجاد می شود می تواند علایم بیماری ام اس را شبیه سازی کند. بر خلاف ام آر ای باز ام ار آی بسته قدرت بیشتری در نشان داد پلاک های مغزی دارد.
شیوع ام اس در کشورهای توسعه یافته بخصوص در آمریکای شمالی، بریتانیا و استرالیا بیشتر از نقاط دیگر دنیا است. بر طبق الگوی گستردگی جغرافیایی، شیوع بیماری با دور شدن از خط استوا بیشتر می شود. در سال های اخیر نرخ شیوع ام اس در ایران نسبت به کشور های منطقه افزایش یافته است.
عوامل زیست محیطی در دوران کودکی ممکن است نقش مهمی در ابتلا به ام اس در زندگی ایفا کند. مطالعات زیادی از مهاجران نشان می دهد که اگر مهاجرت قبل از سن پانزده سالگی رخ دهد، مهاجر، استعداد منطقه جدید را بدست می آورد. اگر مهاجرت بعد از سن 15 سالگی صورت گیرد، مهاجر،استعداد کشور خود را حفظ میکند. با این حال، خطر ابتلا به ام اس ممکن است نیازمند به زمانبندی سن-جغرافیایی بزرگتری باشد. رابطه ای بین فصل تولد و ام اس نیز یافت شده که مربوط به نور خورشید و ویتامین D است برای مثال تعداد کمتری از افراد مبتلا به ام اس در ماه نوامبر(آبان) به دنیا آمده اند تا نسبت به ماه مه(اردیبهشت).
گر چه هنوز درمان قطعی برای بیماری ام اس پیدا نشدهاست اما روشهای متعددی برای کاهش سرعت پیشرفت بیماری و همینطور فروکش سریعتر هر حمله و کاستن از ناتوانیها و علائم آزاردهنده وجود دارد. بعلاوه در حال حاضر تحقیقات وسیعی برای دستیابی به روشهای موثرتر درمانی وجود دارد و به نظر میرسد در سالهای آینده درمانهای جدیدتری کشف شود. در حال حاضر روشهای درمانی این بیماری را میتوان به چند دسته تقسیم کرد.توانبخشی بیماران اماس از اهمیت خاصی برخوردار است. کاردرمانگران میتوانند در جلوگیری از سیر پیشرفت بیماری نقش اساسی را ایفا کنند. در ایران خوشبختانه اکثر بیماران اماس با کارهای توانبخشی بخصوص کار درمانی و فیزیوتراپی بخوبی آشنا هستند و به تأثیر شگرف این درمانهای جانبی روی بیماری خود کاملاً واقف شدهاند. با این حال این خود بیمار است که نقش اساسی و تعیین کننده در بهبود سلامتی خود دارد و تا خود بیمار اراده نکند هیچ کسی نمیتواند به وی کمکی کند. محدودیت در مصرف نمک و قند و شکر و همچنین پرهیز از غذاهای در روغن سرخ شده و غذاهای آلوده به قارچ مثل ترشیهای سپیدک زده و یا نانی که بیش از یک روز در هوای آزاد مانده باشد در کاهش درد این بیماران موثر است. برخلاف روش های پیشین درمانی و عدم توصیه فعالیت های بدنی برای بیماری مبتلا به ام اس، تحقیقات اخیر نشان داده که انجام فعالیت های ملایم و کنترل شده ورزشی به همراه رژیم مناسب غذایی تاثیر بالایی در کاهش علایم موجود در بیماری دارد. بااین وجود فعالیت های شدید بدنی که همراه با افزایش خستگی و افزایش دمای بدن است می تواند باعث تشدید علایم بیماری گردد.